برنامه یاد بعضی نفرات
 
پنجشنبه 8 فروردین 1392 - 06:13

با سلام خدمت دوستان

دوست ندارم اسم این مطلب رو نقد بذارم . چون اطلاعاتم زیاد یاری نمیکنه .
ولی خب نگاهی دقیقتر به آلبوم من خود آن سیزدهم شده .
همین اول تشکر میکنم از وحید ( azamusic ) و مهران ( Masouleh ) برای شناسایی بعضی از سازها .
و تشکر ویژه از محمد امین و علی عزیز بابت راهنمایی در مورد آهنگ بهرام گور .
این متن حاصل تفکر یک نفر نیست و از بحث ها و خرد جمعی به دست اومده
اگه بعضی از جاها رو بد توضیح دادم به بزرگی خودتون ببخشید .
اعتراف میکنم نتونستم جلوی احساساتمو هنگام نوشتن این مطلب بگیرم . مخصوصا در مورد آهنگ بهرام گور

امیدوارم خوشتون بیاد .

پنج سال آزگار سخت بود , اما گذشت ...

الآن که آلبوم در دست طرفداران چاوشی ست و رضایت کاملی از وضع کلی آلبوم دارند , یادآوری خاطرات گذشته و انتظاری طولانی برای انتشار 13 شیرین تر از هر چیز دیگریست . به قول خود محسن چاوشی دیگر بلایی نبود که سر این آلبوم نیامده باشد . هر سال خبرهایی از انتشار آلبوم داده میشد ولی در پایان سال ما آلبومی به غیر از من خود آن سیزدهم را می شنیدیم . به هر حال با تمام حواشی و اتفاقات , سرانجام آلبوم من خود آن سیزدهم در روز جمعه 11 اسفند 1391 ( روزی فراموش نشدنی ) به صورت کاملا غیر حرفه ای در بعضی از مراکز عرضه ی محصولات فرهنگی پخش شد و همین کافی بود که آلبوم تا بعد از ظهر بر روی خروجی سایت ها قرار گیرد . با همه این تفاسیر و اتفاقات باز هم طرفداران همه را حیرت زده کردند و تنها در عرض 2 روز اکثر آلبوم ها فروخته شد و آلبوم به تیراژ دوم رسید . در کل این 5 سال هم بر محسن چاوشی سخت گذشت هم بر ما طرفداران .

هر خوانند ه ای که بر روی اشعار کلاسیک ایرانی کار میکند , نگاه ها و حساسیت ها نسبت به او بیش تر میشود . چون همه منتظر هستند تا ببینند که چقدر توانایی خواندن این اشعار در خواننده وجود دارد . ادای صحیح کلمات به شرط همخوانی با ملودی با شعر
بعضا مشاهده شده که اشعار مولانا و خیام نیشابوری و حافظ و ... در سبک راک اجرا میشود . شاید در چند مورد تلفیق این نوع سبک با این اشعار کارآمد بوده , اما بیشتر این آثار مورد استقبال قرار نگرفته اند . پس محسن چاوشی با درک این موضوع به دنبال سبک های دیگر رفت تا باز هم مخاطبان خود را به چالش بکشد . با منتشر شدن تک آهنگ توبه نامه با شعر ژولیده نیشابوری , محسن چاوشی هنر خود در آهنگسازی بر روی اشعار کلاسیک و خواندن آن ها را نشان داد . همین تک آهنگ کافی بود تا دوستداران چاوشی با اطمینان خاطر به انتظار آلبوم بنشینند . صد حیف که این آهنگ از آلبوم حذف شد .
از آلبوم 13 به عنوان عاشقانه های دیروز یاد میشود . اما نکته جالب اینجاست که در آلبوم تنوع موضوعی هوشمندانه ای وجود دارد . کل آلبوم عاشقانه نیست . انتخاب اشعاری مانند شیرمردا و بهرام گور , آلبوم را از یکدستی در موضوع درآورده و آن را شنیدنی تر کرده است .

کاور آلبوم ( کاش , فقط ای کاش ...)

با اینکه عکس تمام قد محسن چاوشی روی اینسرت آلبوم , برای اولین بار در آلبوم های شخصی خودش , رضایت اکثر طرفدارها رو به همراه داشت ; اما کاش , فقط ای کاش طرح گرافیکی ای که خود چاوشی برای کاور در نظر داشت انتخاب میشد . به هر حال از آلبوم من خود آن سیزدهم به عنوان یک اثر فاخر یاد می شود . پس با توجه به اشعار و پرمعنی بودن آن ها و فضای کلی کار , بهتر بود کاور آلبوم نیز یک طرح مفهومی داشته باشد . طرفداران چاوشی همیشه به دنبال خلاقیت در آثار چاوشی هستند که کاور آلبوم نیز از این قضیه مستثنی نیست . ولی به غیر از آنکه تقریبا هیچ خلاقیتی در آن دیده نمیشود بلکه اشتباهات فاحشی نیز وجود دارد .
به عنوان مثال اسم شاهرخ پورمیامی به اشتباه شاهرخ پورمیامین چاپ شده و یا آدرس سایت رسمی چاوشی و سایت آلبوم 13 در بدترین جای ممکن درج شده است . با توجه به اینکه این اثر یک کار تلفیقی هم به حساب می آید پس معمولا رسم بر این است که اسامی تمامی نوازنده ها و سازها نوشته شود که متاسفانه این کار هم به خوبی صورت نگرفته و فقط به اسم 6 نفر بسنده کرده اند . از آن جا که اکثر کاورهای آلبوم های شرکت آوای باربد دارای اشعار آلبوم نیز می باشد , انتظار میرفت شعرهای ماندگار این اثر نیز در کاور ****نده شود که متاسفانه این کار هم صورت نگرفت . یه جورایی بیشتر تبلیغات و حواشی جای اصل و متن کار را گرفت .
به هر حال کاور آلبوم , تنها به خاطر حضور خود چاوشی , رضایت عموم را به دست آورد .

شهریار

من خود آن سیزدهم...

داستان این شعر یک عاشقانه ی تلخ است که دانستن آن خالی از لطف نیست . شهریار در جوانی عاشق دختری میشود که پدر آن دختر به خاطر کم بضاعت بودن شهریار و نداشتن منسب خاصی از ازدواج او با دخترش امتناع میکند و بعدها دختر خود را به پسر یک کدخدا میدهد , که شهریار به زیبایی هر چه تمام تر این شرح حال را بیان میکند :

پدرت ***ر خود را به زر و سیم فروخت
پدر عشق بسوزد که درآمد پدرم

شهریار معشوقه ی خود را پس از چند وقت در روز 13 فروردین , در حالی که بچه دار شده است , میبیند و این چنین شعر من خود آن سیزدهم خلق میشود و زمان می گذردو می گذرد تا اینکه چاوشی آنچه که بر خود گذشت را عرضه می کند .

ملودی چاوشی سوزی را در خود دارد که همراه با شعر شهریار و گذشت زمان تاثیر بیشتری می گذارد . بحثی که در میان طرفداران چاوشی به وجود آمده اینست که میگویند تنظیم آهنگ باید بهتر صورت می گرفت . اما نکته اینجاست که این نوع تنظیم با توجه به فضای شعر یک تنظیم تکنیکی و حساب شده است .

یار و همسر نگرفتم که گرو بودم سرم
تو شدی من مادر و با همه پیری پسرم

آهنگ با وکال خواننده و به دنبال اون پیانو و پرکاشن شروع میشود که در ادامه کلارینت و ویالن هم اضافه میشوند . اجرای چاوشی و کشش ها در نت های پایانی در هر میزان , تبحر و تسلط خواننده بر شعر را نشان میدهد . پیانو و ویالن کلارینت بدنه ی اصلی تنظیم را تشکیل میدهند . نوازندگی کلارینت در دقایق پایانی آهنگ از نکات مثبت آهنگ است . در آخر هم آهنگ با ترجیع بند به پایان میرسد . این قطعه به لطف سوز صدای چاوشی و ملودی آن و تنظیم به جای شهاب اکبری از خوب های آلبوم به حساب می آید .

ستمگر( آتش زیر خاکستر)

ناله ی ناکامی یکی از زیباترین شعر های شهریار است . محسن چاوشی با ظرافت خاصی گلچینی از اشعار این شاعران را انتخاب کرده و خوانده است . طوری که به کلیت کار لطمه ای نمیزند و یک پیوند و ازتباط قوی بین اشعار برقرار کرده .
قسمت اول شعر , ناله ی ناکامی (غزل شماره 77 ) و قسمت ترجیع بند نیز , تو بمان و دگران (غزل شماره ی 103 ) میباشد. در تنظیم کوشان حداد , بر عکس رمیدیم , دیگر خبری از تلفیق سازهای سنتی نیست و یک قطعه تمام الکترونیک را به مخاطبان خود عرضه کرد . به طوری که حتی ویالن استفاده شده در تنظیم نیز به صورت زنده نیست و کامپیوتری میباشد . درست است که افکت های مختلف باعث شده تا در کل مدت زمان آهنگ , شنونده از یک موسیقی الکترونیک لذت ببرد ولی چیزی که بیشتر توی ذوق میزند ناهماهنگی فضای شعر با حال و هوای تنظیم است .

برو ای یار که ترک تو ستمگر کردم
حیف از آن عمر که در پای تو من سر کردم
عهد و پیمان تو با ما و وفا با دگران
ساده دل من که قسم های تو باور کردم

در شروع و در این بخش از شعر افکت ها رنگ کمتری به خود می گیرند و چاوشی شعر را که مانند آتش زیر خاکستر برای شنونده هست زمزمه میکند . زیرصداهای دوست داشتنی ی که تنها طرفدران چاوشی معجزه ی آن را در وجودشان دیده و درک کرده اند .

از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران
رفتم از کوی لیکن عقب سر نگران
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران واای به حال دگران

افکت ویالن به خوبی ملودی و خواننده رو همراهی میکنه و لحن چاوشی شنونده را میخکوب به نت ها و فریادهای او میکند . به هر حال ستمگر یکی از پرطرفدارترین قطعات آلبوم است ولی ای کاش تنظیم آهنگ کمی اسلوتر بود . چون همونطور که میبینید جاهایی که خود چاوشی آهنگ رو پیش میبره شنیدنی تر است . واای که اگر بود با توجه به اشعار یک عاشقانه ی ناب , بدون هیچ کم و کاستی را میشنیدیم .

مولانا

کو به کو
بی شک طرفداران چاوشی با کو به کو یکی از بهترین آهنگ های عمرشان را تجربه کردند . اولین چیزی که رضایت شنونده را جلب میکند ادای صحیح کلمات و لحنی ست که در سرتاسر آهنگ برای شنونده تازگی دارد . در مدت زمان 5 دقیقه ای آهنگ بارها شاهد خوانش متفاوت از خواننده هستیم . معلوم است که هر کدام از تحریرها و کشش ها کنترل شده و تکنیکی هستند که ما را یاد زخم زبون ها و سنگ صبورها می اندازد .

با که حریف بوده ای بوسه ز که ربوده ای
زلف که را گشوده ای حلقه به حلقه مو به مو

یا

ای دل پاره پاره ام دیدن اوست چاره ام
اوست پناه و پشت من تکیه بر این جهان مکن

مولانا شهرت به اشعار عرفانی دارد . خاصیت شعر او اینست که با بیانی شیوا و شیرین والبته با تمثیل های بسیار زیبا , مقصود خود را به زیبایی هر چه تمام تر می رساند و هر چه بیشتر اشعار را میخوانیم بیش از پیش به عمق معنی و مفهوم آن پی می بریم . در این شعر مخاطب نه معشوقه است نه عاشق . این بار دل مورد خطاب قرار می گیرد . سرگردانی از عمری از دست رفته .
با توجه به فضای عرفانی شعر , تنظیم و فضاسازی شهاب اکبری بسیار خوب همسو با آن شده است . آهنگ با فلوت عربی شروع میشود و افکت اولیه در آهنگ شنونده را در فضایی پر از سردرگمی قرار میدهد . آکسان های گیتار الکتریک و ویالن و همچنین تشدیدهای به موقع خواننده , بر معنی و مفهوم بعضی از کلمات بر شعر تاکید میکند .

چون خموشان بی گنه روی بر آسمان مکن ...

یا

دوش شراب ریختی از برما گریختی
بار دگر گرفتمت بار دگر چنان مکن

یا

همچو زنان خیره سر حجره به حجره , شو به شو ...

درست است که در تنظیم از نظر مدرن و به روز بودن چیز جدیدی نمی بینیم و یه جورایی مثل تنظیم آهنگ دلم تنهاست و تنظیم به دور از هر گونه اضافات است اما تاثیر خود را بر روی شنونده میگذارد . برای تایید این نکته همین بس , سه تاری که در میانه ی قطعه مضراب میخورد حال و هوای شنونده را به کلی عوض میکند .
در این بین نباید از ملودی فوق العاده ی چاوشی هم بگذریم . این قطعه نشان داد که برای یک اثر ماندگار همه چی باید با هم خوب باشد .
هم شعر یا ترانه هم ملودی هم تنظیم
این قطعه اولین حضور شهاب اکبری در آلبوم بود و شنوندگان با چنین تنظیمی با دید بهتری نسبت به بقیه ی کارهای اکبری در آلبوم رفتند .

شیر مردا
این آهنگ میدان تاخت و تاز چاوشی از نظر تنظیم و ملودی و نحوه ی خوانش اوست .
شعر شیر مردا با قطعات قبل از این آهنگ که بیشتر مضمونی عاشقانه داشتند , کاملا متفاوت است . مولانا هم ملکانی را که از دروغ پر و بال گرفته اند معرفی میکند , هم مخاطب را به فریب نخوردن در مقابل زر و سیم ( رشوه ) نهیب میزند و هم او را به جنگ با آن ها فرا میخواند که همی اینها فقط در سه بیت گفته میشوند . حال برای طرفداران چاوشی قابل فهم تر است که چرا مجبور به همکاری با صدا-سیما شده و برای مجوز این آهنگ چه زخم زبان هایی را که به جان نخریده .
اینتروی آهنگ با سمپل بسیار زیبا , که تا آخر ملودی همراه شنونده است , و گروه کُر می باشد . به دنبال آن سه تار و گیتار الکترونیک نوبت به نوبت اضافه میشوند . باز هم شاهد یک تنظیم متفاوت دیگر از چاوشی هستیم . نمونه ای فوق العاده از تلفیق سازهای مختلف که هرکدام به خوبی با یکدیگر حل شده و مکمل یک دیگرند . یک نکته در نوازندگی سازهاست . باید احسنت گفت به توازندگان این قطعه . محمد جاسمی که با سه تار خود و آن تکیه های ناب بر پرده های سه تار , زیبایی آهنگ را دو چندان کرده است . شاهرخ پورمیامی , که نقش بسزا و تاثیرگذاری در آلبوم پرچم سفید داشت و هنوز سولوهای ویرانگر او در تقاص و هر روز پاییزه در یادمان هست , با اینکه در این آلبوم زیاد جای مانور دادن نداشت اما در این قطعه باز هم توانایی های خود را ثابت کرد . ویالن پیام طونی هم انصافا در بعضی ازقسمت ها هیجان را به کار منتقل میکند .

شیرمردا تو چه ترسی زسگ لاغرشان
برکش آن تیغ چو پولاد و بزن بر سرشان

باز هم نحوه ای خواندن چاوشی در این بیت با روح و روان شنونده بازی میکند . توجه کنید که (زسگ لاغرشان) را چگونه تلفظ میکند . زیر صدای گروه کُر هم کار بسیار هوشمندانه ای بود که یک فضای ارکسترال گونه را در ذهن ما تداعی میکند .
یک تجربه ی فوق العاده برای طرفداران چاوشی و دیگر هیچ ...

قراضه چین

وقتی برای اولین آهنگ قراضه چین و صدای تنبور و دف را شنیدم و اسم شاعر را مولانا دیدم ناخودآگاه به یاد رقص سماع افتادم .

سماع حالتیست که سالکان و اهل طریقت به مقام یگانگی و وحدت با خود و خداوند و هستی نائل میگردند . سماع گر با چرخیدن بر حول یک محور , که همان محوریت خداوند است , به این مقام میرسد .

سماع چیست زپنهانیان دل پیغام
دل غریب بیابد ز نامه شان آرام

یک روز مولانا از بازار زرکوبان می گذشت و جمعی از مریدان وی نیز همراه او بودند . از آهنگ تق تق پتک و سندان ( مصنوعات فلزی ) که در زیر بازار می پیچید و در ان لحظه هماهنگی جالبی پیدا کرده بود شور و حال عجیبی در وی پدید آمد . آهنگ غریب اما موزون و ضربی شورانگیز که بی اختیار مولانا را به وجد آورد . او یک لحظه تمام مریدان و همراهان خود را از یاد برد و از خود بی خود شد و شروع به رقص سماع کرد . صلاح الدین زرکوب که سماع در مقابل دکان وی آغاز شده بود و از مریدان مولانا و دوستان شمس بود , از دکان خود بیرون آمد و به جمع یاران پیوست . مولانا و صلاح الدین از ظهر تا غروب به رقص سماع پرداختند .
روایت بر اینست ( و چند نفری که پرسیدم تایید کردند ) که مولانا شعر قراضه چین را بعد از رسیدن به ان مقام یگانگی سروده است .

قبل از انتشار آلبوم خیلی ها روی آهنگ قراضه چین با تنظیم کوشان حساب باز کرده بودند . حالا به چه دلیل از آن ورژن صرف نظر شده بماند ولی به قول یکی از دوستان گویا اتود اولیه کار در آلبوم ****نده شده . اکثرا نظر بر این دارند که تنظیم آهنگ من خود آن سیزدهم از بقیه کارها یک پله پایین تر است . اما به نظر من قدیمی بودن و پایین بودن کیفیت تنظیم در قراضه چین مشهودتر است .البته این بدان معنا نیست که قراضه چین آن قدرها هم بد شده . ولی میتوانست با تنظیمی به روزتر , بهتر به سمع و نظر مخاطبان برسد . با این حال باز هم ملودی چاوشی بسیار دلنشین است و در بهترین جای ممکن گام عوض میکند و اکتاوهای جدید به خود می گیرد .
آهنگ خیلی خوب شرع میشود . اوج تلفیق در این آلبوم همین تنبوری ست که که در این آهنگ با افکت ها و کیک ها آمیخته شده .

ای عاشقان ای عاشقان آنکس که بیند روی او
شوریده گردد عقل او آشفته گردد خوی او
معشوق را جویان شود دکان او ویران شود

بر رو و سر پویان شود چون آب اندر جوی او

اینجاست که به اصطلاح کمی توی ذوق شنونده میخورد و آهنگ با توجه به ضرباهنگ تند اولیه به یکباره از ریتم می افتد . بهتر بود همان ریتم قبل از وکال حفظ می شود و یا دراین قسمت از یک سازی مانند دف استفاده می شد تا خلائی احساس نشود .

اما اجرای چاوشی شنونده را مجذوب ملودی کرده .

شاهان همه مسکین او خوبان قراضه چین او
شیران زده دم بر زمین پیش سگان کوی او

بعد از این بیت آهنگ ریتم اولیه خود را به خود میگیرد و بعد هنرنمایی دف شروع میشود . دومین اشکال کار همینجاست . جایی که حجت اشرف زاده میخواهد شعر حافظ را به صورت آوازی بخواند . به معنای واقعی کلمه چاوشی صدای اشرف زاده را خراب کرده است . با به زیر بردن صدای او , صدای سازها و افکت ها بر وکال خواننده غلبه کرده و تحریرها و به قولی چهچه ها در این بین گم میشوند . بهتر بود صدای اشرف زاده غالب بر بقیه اجزای تنظیم باشد تا حق مطلب بهتر ادا شود . این اشکال در قسمت پایانی آواز بیشتر نمود پیدا میکند . با این همه به کاربردن تنبور و دف به زیبایی این ملودی کمک شایانی کرده و باید منتظر ماند و دید که کوشان حداد با تنظیم خود با این ملودی چه کاری انجامی داده است .

وحشی بافقی
غلط کردم غلط...

در این چند آلبوم اخیر محسن چاوشی همیشه سر آلبومی های او با واکنش های مختلف همراه بوده . از یه شاخه نیلوفر گرفته تا ژاکت و پرچم سفید . اینبار هم سر آلبومی نیز یک سبک تازه برای شنوندگان آثار چاوشی ست . امیر جمالفرد در پرچم سفید خوش درخشید و در من آن خود سیزدهم نیز با همین یک قطعه باز هم توانست استعداد های خود را به رخ بقیه کشید . گرچه این کار از نظر تنظیم اشکالات ریزی داشت . ولی با وجود افکت ها و سمپل های مناسب تنظیمی شنیدنی و قابل قبولی را دارد .
زمانی که تیزر رسمی بر روی سایت ها قرار گرفت اکثرا از ملودی و تنظیم این تعریف و تمجید میکردند . زمانی که آلبوم منتشر شد تقریبا تمام طرفداران غافلگیر شدند . به جرات میتوان گفت کمتر کسی انتظار چنین لحن و تغییر گام بعد از اینتروی آهنگ را داشت .

دل به داغش مبتلا کردم خطا کردم خطا
سوختم خود را برای او غلط کردم غلط
اینکه دل بستم به مهرعارضش بد بود بد
جان که دادم در هوای او غلط کردم غلط

شعر وحشی بافقی احساسات شخصی - از خشن ترین تا نرم ترین آن ها - سخن به میان آورده است . اعترافی تلخ و اعتراضی
جالب اینجاست که ملودی و تنظیم کاملا در خدمت شعر بوده و گویا بر اساس شعر ساخته و صورت گرفته است . لحن چاوشی هم به مانند تنظیم خشن و معترضانه است . طرفداران چاوشی باید خوشحال باشند که هنوز که هنوز است چاوشی آن ها را با لحن های جدید رو به رو میسازد .
همچنین به خوبی از پس اورتورها برمی آید و به لطف صدای خش دار دوست داشتنی اش , همخوانی عجیبی با تنظیم دارد . تنها اشکال این آهنگ در ورس های میانی ست که بیش از حد طولانی میشود و حس میشود در هنگام سکوت چاوشی خلائی در ملودی و تنظیم وجود دارد .

رمیدیم

وحشی بافقی روزگار خود را با سختی و اندوه و تنهایی گذراند که این مصائب در شعرهای جانسوز و عاشقانه ی او کاملا مشخص است . غزل سرایی که در غزلیاتش از عشق های نافرجام , زندگی سخت و مشکلات خود یاد کرده .
قسمت اول شعر (از سر کوی تو ... ) همان غزل مشهور بافقی است که شاید اکثرا این شعر را به واسطه ی دکلمه خوانی داریوش اقبالی بشناسند . همان گل تازه ای که بویی ز وفا نبرده .
نکته بسیار ظریف و مشهود در بخش دوم شعر اینست که دو نوع آرایه با ظرافت خاص به کاربرده شده است . اولی آرایه ی دوقافیه گی و دومی جناس تام . جناس تام در اشعار و ادبیات , یکسانی دو واژه در تعداد و ترتیب حروف و حرکات است و اختلاف آن ها در معنی است .
این کار بسیار پسندیده ای بود که چاوشی در یک آهنگ دوشعر از شاعر مربوطه را گلچین کرد و به سمع مخاطبان رساند . گرچه کوتاه بود ولیکن حرکت شایسته ای بود .

از چندسال قبل که صحبت از تلفیق موسیقی سنتی با سبک های روز در آلبوم 13 شد , بیشتر نگاه ها به سمت کوشان حداد چرخید . تک ستاره ی بی چون و چرای پرچم سفید اینبار قطار خود را از حا و هوای الکترونیک به ایستگاه موسیقی سنتی کشاند .
شروع آهنگ با تنبور و ضرباهنگی ست که در پس زمینه و تم کار قرار گرفته . با شروع وکال تنبور قطع میشود و افکت های متفاوت جای آن را میگیرد . کاری که کوشان در آن تبحر دارد .

از سر کوی تو با دیده ی تر خواهم رفت
چهره آلوده به خوناب جگر خواهم رفت

بعد از یک وقفه ی کوتاه باز هم تنبور ملودی را همراهی میکند . اینجاست که محسن چاوشی اصالت خود را نشان میدهد . اگر آهنگ کُردی شنیدید و کمی دقت کنید میبینید که نوازندگی تنبور شما را به یاد آن تصنیف ها و قطعات کردی و قدیمی می اندازد . اما نکته ای که میتوان به آن اشاره کرد اینست که آهنگ تا این لحظه از ریتم و شاکله ی منسجمی برخوردار نیست. تنظیم سردرگم است . اما با قسمت دوم شعر وضعیت بهتری پیدا میکند و ملودی و تنظیم هماهنگ میشوند . در پایان هم هنرنمایی محمد جاسمی و زخمه های او بر تنبور یک موسیقی تلفیقی ناب را به شنونده تقدیم میکند که از هارمونیک خوبی برخوردار است .

بابا طاهر
نگار
اولین آهنگ در آلبوم که شعر آن به مدح و ستایش معشوقه می پردازد . شعر عاشقانه ای که پس از گذشت قرن ها زیبایی خود را دارد . بهترین ملودی برای این شعر انتخاب شده است . ملودی بسیار متاثر از موسیقی اصیل ایرانی ست که با سازها و آکوردهای غربی جان گرفته . تنظیم هم از آن تنظیم های عام پسند است که با گوش شنونده بازی میکند . شهاب اکبری دقیق و کنترل شده و فنی هر ساز را در جای خود استفاده و اضافه میکند . گیتار , ویالن , پرکاشن , دف , پیانو و جاز و همه همه نفش خود را به موقع ایفا میکنند . نوازندگی ویالن شنونده را تحت تاثیر قرار میدهد . اما اوج آهنگ باز هم به لحن چاوشی اختصاص دارد .

باوالله که جانانم تویی تو
به سلطان عرب آی جانم تویی تو
تو دوری از برم دل در برم نیست
هوای دیگری آی در سرم نیست

اینجاست که زیرصدای دف یک حس تازه را به شنونده القا میکند و او را به هیجان می آورد که با تکیه ها و تشدیدهای محسن آهنگ رو شنیدنی تر میکنه . آوای محمد جاسمی هم به زیبایی آهنگ کمک شایانی کرده است . به نظر من محمد جاسمی در این آهنگ از هیچ قاعده و نتی پیروی نکرده و در لحظه این کار را اجرا کرده است .
قطعا نگار به یک قطعه فراموش نشدنی تبدیل خواهد شد .

خیام نیشابوری

بهرام گور (افتخار چاوشیون)

چاوشی در هر آلبوم مخاطبان خود را با یک سورپرایز رو به رو میکند . باید احسنت گفت به چاوشی برای حسن سلیقه و انتخاب این ملودی بر روی شعر خیام . حال طرفداران می توانند با شایستگی کامل سر خود را بلند کرده و بگویند ما دوستدار خواننده ای هستیم که آهنگسازی قادر است.
بهرام گور بهترین حسن ختام برای آلبوم بود . قطعه آخر آلبوم به همین سادگی ها به دست ما نرسیده . یک پروسه ی طولانی مدت را طی کرده تا بهرام گور به چنین اثر فاخری تبدیل شود . یک مدت زمان ده ساله که از همان نفرین شروع شد و گذشت و آمد تا به این ملودی رسید .

کمتر کسی انتظار چنین تنظیمی از شهاب اکبری را داشت . سبک این کار یک کار ارکسترال مجلسی ست . ارکسترال مجلسی به ارکستری گفته می شود که در آن از سازهای آرشه ای , سازهای چوبی و سازهای کوبه ای و سازهای شاسی دار یا کلیدی همچون پیانو می توانند استفاده شوند . ارکستر مجلسی در حقیقت ارکستری کوچک تر از ارکسترهای سمفونیک می باشد ( از نظر تعداد نوازنده و ساز ) . ایده آن در قرن 17 میلادی در اروپا شکل گرفت . به دلیل پرداخت حقوق به نوازندگان آن که از تعداد کمتری نسبت به ارکسترهای بزرگ تر برخوردار بود . یک نکته جالب در مورد تنظیم این آهنگ این است که اکثر اجزای تشکیل شده ی تنظیم سمپل هستند واین هنر واقعی شهاب اکبری ست .

برای اینکه یک کار ارکسترال گونه خوب در بیاید و قابل شنیدن باشد نیازمند یک آهنگسازی هارمونیک برای تک تک سازهاست . شروع آهنگ به مانند این است که چاوشی پس از گذشت سالها , شکوهمندانه بر فراز قله ی موسیقی ایران ایستاده است . ویالن ها سرود پیروزی را می نوازند و شیپور مهر تاییدی بر فتح این داستان 5 ساله می زند . طبلی که با آن ها آمیخته میشود یادآور یک آهنگ حماسی ست . حماسه ای که موسیقی ایران را به سلطه خود درآورده . گویی تازه ملودی دارد قد علم میکند و زمینه را برای هنرنمایی بیشتر فراهم میسازد . پس از این ملودی کمی ریتمش تندتر میشود . نکته جالب در مورد این آهنگ استفاده از سمپل سازی ست که پیش از این آن را در کنسرت سال 2006 یانی دیده بودیم . ساز دیجیرو که نواختن آن بسیار دشوار است .
فلوتی که آرامش را به شنونده میدهد , زیبایی آهنگ را دوچندان میکند . پس از نوای محلی دوباره سازها جوش و غلیان خود را شروع میکنند و پرکاشن هم به این هنگامه اضافه میشود . دیگر اوج آهنگ فرا رسیده و چاوشی با آن لحن خاص خودش از عالمی پرفتنه و شاهان زیرگل صحبت میکند .
با پایان شعر سازهای آرشه ای و شیپور یک حس پیرزومندانه را به شنونده القا میکند که ما را مجاب میکند که :
شک کردن به چاوشی شک کردن به هنر است...

آلبوم من خود آن سیزدهم را فقط باید شنید و شنید و شنید ...
ماندگاری که به یادگار ماند .
به پایان آمد این دفتر / حکایت همچنان ...

پایان

با تشکر !..:: Joker ::..! (نوید)

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.
6 + 1 =

Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.




افزودن یک دیدگاه جدید | موسیقی ما